برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان سرنوشت تکراری pdf از ناهیـد فلاح با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ناهیـد فلاح مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان سرنوشت تکراری
این هفتـه هم اگـه اومدم ایران، حاجی منو بزور کشیـد اینجا من که بیکـار نیستم،
خانومـی پس قرار نیست برگردی ایران؟ نه چرا به ما دروغ گفتین؟ من دروغی نگفتم،
مـگـه تـو ازم پرسیـدی که من بهت دروغ بگم؟ اصلا یادت مـیاد که باهام حرف زده باشی؟
حاجی خـودش قول داد گفت تا یه ماه نشـده پیمان برمـی گرده ایران
رمان پیشنهادی:دانلود رمان بادیگـارد اجباری فائزه بهشتی راد
قسمت اول رمان سرنوشت تکراری
آفرین دختر خـوب، حاجی از طرف خـودش قول داده نه من
این وسط تکلیف من چیه؟ از حاجی بپرس سرم داشت از حرفاش سوت مـی کشیـد، گفتم:
ماشین رو نگـه دار پیمان برا چی؟نگـه دار
بدون اینکه نازم رو بکشـه و نذاره پیاده بشم خیلی سریع ماشین رو کنار کشیـد و نگـه داشت و گفت:
بفرما از ماشین پیاده شـدم باران مـی باریـد یه تاکسی مـی اومد، دست بلند کردم،
نگـه داشت و سوارش شـدم پیمان حتی از ماشین پیاده هم نشـد حرفاش تـوی سرم مـی پیچیـد،
منظورش رو نمـی فهمـیـدم، هرچه مـی گفتم، فقط مـی گفت” حاجی، حاجی، حاجی” دیـدم راننده مـیگـه:
بله خانم، با من هستین؟نه، با شما نیستم
از عصبانیت نمـی دونستم چیکـار مـی کنم، انگـار کنترل خـودم رو از دست داده بودم
چرا بایـد اینطور مـی شـد؟ هر چه مـی گذشت آرام تر مـی شـدم، با خـودم گفتم” عجله کردم،
زود تصمـیم گرفتم، نبایـد از ماشین پیاده مـی شـدم، بایـد مـی موندم و حرفام رو مـی زدم که،
من با تـو ازدواج کردم نه با حاجی” صدای راننده بود که مـی گفت:
خانم عجله دارین؟
چطور؟
انگـار جلو تصادف شـده، خیابان بستـه است
ده دقـیقه گذشت وقتی دیـدم طول کشیـد و هنوز…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید