رمان

دانلود رمان دانشگاه عشق pdf از ناشناس با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دانشگـاه عشق pdf از ناشناس با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان ناشناس مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان دانشگـاه عشق

آنگـاه که غرور کسی را له مـیکنی

آنگـاه که کـاخ آرزوهای کسی را ویران مـیکنی

آنگـاه که شمع امـیـد کسی را خاموش مـیکنی

آنگـاه که بنده ای را نادیـده مـی انگـاری

آنگـاه که حتی گوشت را مـیبندی تا صدای خرد شـدن غرورش را نشنوی

آنگـاه که خدا را مـیبینی و بنده ی خدا را نادیـده مـیگیری

مـیخـواهم بدانم

دستانت را بسوی کدام آسمان دراز مـیکنی تا برای خـوشبختی خـودت دعا کنی؟؟

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان حاملگی اجباری

قسمت اول رمان دانشگـاه عشق

کله بردیا تـو لبتاپ بودو داشت سعی مـی کرد وارد سیستم شـه تا بفهمه این سه عجوزه چه تری زدن

کنکورو .ترنم که دستاش رو صورتش بود و از قل هو الله و احد تا سوره بقره رو زیر لب مـیخـوند

مهرسا هم داشت ناخـوناشو مـیخـورد رها هم که اینجارو با پارک ملت اشتباه گرفتـه بود هی از این ور اتاق

 به اون ور اتاق رژه مـیرفت

که بعد سالها بردیا شروع کرد زر زدن

بردیا :ترنم جان عزیز دلم اشکـال نداره دیگـه تـوهم خـواهر همون اسکلی دیگـه کسی ازت انتظار نداره

ایشاال سال بعد قبول مـیشی…

با هر کلمش دستای ترنم مـیفتاد پایین واشک تـو چشاش جمع مـیشـد که یهو ترکییییییییـد و شروع کرد عر

عر کردنمهرسا هم که بی اعصاب بردیارو با صندلی کشیـد عقب و سرشو کرد تـو لپتاب

رها :دو دقه الل شو تری ببینم چه گـهی خـوردیم

یهو مهرسا شروع کرد به زدن بردیا ٬بردیا هم که فقط مـیخندیـد

مهرسا :آخه مردک کرمکی فصل تـولیـد مثلتـه هی کرم مـیریزی .تری قبول شـدی گریه نکن خله

ترنمم ی چند ثانیه تـو هنگ بود که یهو ی جیییییییییغ از اون با پدر مادر داراش زد که رها گفت:

رها :ای الهی الل الهی..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا