خلاصه کتاب:
روایت یه درخت طلسم شدس، درختی که پدرخوندهام هر سال یک دختر رو زیر اون درخت سیاه تا سر حد مرگ عاشق می کرد. و بعد رو روی یک تخته سنگ قربانی میکرد. یک مار پیتون سیاه رنگ داخلش لونه داشت، با چشمای قرمز ترسناکش! اون درخت منو فراخوند، مار سیاه پیتون دور بدنم پیچید و من شبیه یک عروسک از داغی و فشاری که داشت به تنم میاورد مسخ شده بودم.
خلاصه کتاب:
سوین اجبار میشه بخاطر عزیزانش خودش رو معامله کنه… ولی بعد اسیر شدنش توسط جیمز می فهمه که تمام این مدت وسط یه بازی ای بوده که از خیلی سال پیش برنامش رو چیده بودن… بالدازار نمرده و …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بالوشاپ " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.